تمام شد! باورتان بشود یا نشود تعطیلات رسمی تمام شد اما امسال از بخت خوشْ اتمام این ایام به پنج شنبه ختم میشود و از آن طرف یکشنبه هم تعطیل است و خلاصه چهار روز رسمی تعطیل بودیم و چهار روزم هم غیر رسمی تعطیل خواهیم بود (و بعضی هامان کلاً تعطیل هستیم و خواهیم بود). پس این چهار فروردین با چهارِ فروردینهای قبلی تفاوت دارد و خیلی حس جمعه عصر یا غمِ پایانِ خوشی در آن نیست. فلذا میخواهیم خیلی قوی و جدی برویم سراغش و کاری کنیم که به روزهای بعدیاش بچسبد و حسابی دلی از عزا درآوریم.
دیگر امور مربوط به عید تقریبا تمام شده یا حداقل از فازش خارج شدهایم. اما از آن طرف هنوز تا شنبه و یکشنبه تقریباً همه چیز تق و لق خواهد بود و در این زمان بهترین کار بازی کردن است، به طور خاص عناوین رایانهای و جدی که میتوانند چند روز درگیرمان کنند. چه چیزی از این بهتر که اول سال با عناوین قوی و مشتی و طولانی شروع کنیم تا هم بعدا حسرت تعطیلاتِ هدر رفته بر دلمان نمانده باشد، هم همین ب بسماللهی دستاوردهایی در قالب «تمام کردن چند بازی» داشته باشیم و سبک بار و رها از دامن تعطیلات رخت برچینیم و به سمت افقهای ابدیمان . . . استراحت کنیم!
معرفی چند بازی رایانهای برای تعطیلات عید
پس بروید پای میز کامپیوتر، صندلیتان را در جای مناسب بگذارید، محل صفحه کلید و موشواره را تنظیم، لیوان نوشابه را پر، هدفون را روی گوش، نور را کم، و شرایط را کامل مهیا کنید تا به صورت جدی بنشینیم پای گیم. البته اینها همه در صورت داشتن شرایط ایدهآل است. اگر مثل ما باشید اینجوری میشود: بالش و پتو را تا کنید بگذارید کنار پشتی برای نشیمن، سه راهی برق/رابط سیم بلند را وصل کنید به پریز و بیاورید تا کنار پشتی، شارژر لبتاب (لپتاپ) را وصل کرده و بعد سعی کنید در بهترین حالت درازکش یا نیمه درازکش ممکن قرار بگیرید. قبل از نشستن (یا پهن شدن) برای خودتان چایی بریزید (اگر یکی فایده ندارد قوری را آب ببندید با قندان بیاورید بگذارید کنارتان). بعد هندزفری موبایلتان را بکنید توی سوراخ لبتاب و اگر قرار است با موشواره بازی کنید به هر بدبختی شده سطح زیرش را متعادل کنید و بسمالله. برویم سراغ چندتا گیم سنگین.
- مسلماً میدانید که امسال به عنوان گزینهی اول (و حتی شاید آخر و وسط) باید سفیر عشق بازی کنید. در بازینگار یا در هر سایت دیگری که دلتان خواست میتوانید از خوبیهای این محصول بخوانید. اگر سیستم مقبول و بالاتر از متوسط دارید حتماً سفیر عشق را در برنامه بگذارید. این اثر بسیاری از نیازهای شما به عنوان یک گیمر را برطرف و فشار خاصی از لحاظ گیمپلی یا داستان بر دوشتان تحمیل نخواهد کرد. تنها فشار موجود در سفیر عشق روی سیستم خواهد بود که آن را فعلاً کاریش نمیشود کرد و امیدواریم در قالب بهروزرسانیهایی برطرف شود. اگر کامپیوترتان این بازی را جواب میدهد و مایلید سفیر عشق را تجربه کنید میتوانید از خواندن ادامهی متن صرف نظر کنید، مانعی ندارد. اما اگر مثل ما هستید (سیستمتان نمیکشد) یا قبلا این اثر را تجربه کردهاید میرویم سراغ ادامهی نوشته.
- نیروی واکنش سنگین بازی کنید. میگویید «دیروز هم که همین را گفتی»! بله دیروز هم همین را گفتم اما بین دیروز و امروز یک فرق بزرگ وجود دارد و آن اینکه در فاصلهی این دو نوشته، تیم ۹۲ نفرهی سازندگان HBR (منهای ۹۱)، حالت بتل رویال و یک حالت جدید دیگر را برای محصولاشان معرفی کردهاند که الان بیشتر از هر زمان دیگری نیاز به آزمایش و تجربه و انتقال بازخورد توسط شما گیمرها دارد. علاوه بر این، لذتی که در عناوین رقابتی، به ویژه برخط هست در خوردن ماهی سرخ کرده با سبزی پلو (با دست) . . . . نمیشود گفت نیست ولی منظور اینکه خیلی لذت دارد. اگر این عنوان در سبک تیراندازی هم باشد که دیگر نور علی نور. اگر با اینترنتهای معمولی و سیستمهای معمولی هم کار کند که دیگر حرف ندارد. اگر حجم دانلود و به روزرسانیهایش کم باشد، وصل شدن به بازیهایش سریع باشد، و شخصیسازی سلاح هم داشته باشد دیگر فقط باید شیرجه زد داخلش و غرق در دنیایی از لذت شد. تمام آنچه خواندید توصیف بازی ایرانی نیروی واکنش سنگین، اولین اثر تیراندازی اول شخص رقابتی برخط، که توسط تیمی متشکل از ۹۲ توسعه دهنده و طراح و نوازنده و خواننده و برنامهنویس و نقاش و آشپز و پزشک و صداگذار و . . . (منهای ۹۱ نفر) تولید و به صورت مستقل منتشر شده بود. اگر به این سبک محصولات علاقه دارید، ادعای خدا بودن دارید، تیرتان خطا نمیرود، کارتان درست است، مشتی هستید، و در کل همه خوبا . . . بروید و اول نیم نگاه بازی نگار را بخوانید و بعد اگر صلاح دیدید بازی را دانلود کنید. اگر دانلود کردید میتوانید ادامهی متن را بیخیال شوید، مانعی ندارد؛ اما اگر مثل ما هستید (ناتوان از کشتن هم وطنان و دیگر بازیکنان) به خواندن ادامه دهید شاید گزینهی بعدی خوب بود!
- ریتبون بازی کنید. یکی از افسانههای متداول بین ما گیمرها این است که «بازیهای قدیمی یک حالِ دیگهای داشتن». به درست و غلط این گزاره کار نداریم (اگر خواستید میتوانیم در تلگرام بازی نگار دربارهاش بحث کنیم) اما اگر فرض بگیریم عدهی زیادی از مخاطبین هنوز با آثار قدیمی حال میکنند، که البته جنبشهایی مثل پیکسل آرت و عناوین روگلایک نشان از همین حقیقت دارند، ریتبون یکی از بهترین گزینهها برای رسیدن به حس یک گیمپلی کلاسیک روی پلتفرمهای مدرن خواهد بود. با اینکه بازی برای گوشی و رایانه منتشر شده اما پیشنهاد بازی نگار نسخهی کامپیوتر و تجربه با دسته (به قول باکلاسها گیمپد) است چون هم صفحه بزرگتر است و از دیدن جزئیات لذت میبرید (خیلی صفحهتان بزرگ نباشد که کیفیت افت میکند) هم دستتان به کنترل بازی (چه با صفحه کلید چه با دسته) بیشتر خواهد چسبید. ریتبون یک سکوبازی کامل و دقیق است که قوانینش شبیه به آثار سگا و آتاری اجرا شده و قشنگ برایتان چالشی خواهد بود. اگر فکر میکنید بازیهای جدید زیادی آسان و آبکیاند، اگر از محصولات بدون پایان یا پایان باز خستهاید، اگر دلتان هوای سالهای چهل و چهل دو را کرده، همانا بی درنگ به هر بستری که عشقتان میکشد مراجعه و این اثر را با قیمتی معادل یک بسته و نصفی (یک و نیم بسته) آدانس (آدامس) تهیه کرده و آنقدر پایش بنشینید تا یا بازی تمام شود یا صبر و حوصلهی شما!
- چون این آخرین قسمت پیک نوروزیست میخواهیم حلالش کنیم. پس یک عنوان دیگر را هم به شما پیشنهاد میدهیم. فرزندان مورتا همین هفهی پیش مجدد روی هیولا قرار گرفت و چه وقتی بهتر از الان که بروید سراغش و با کمک شش قهرمان افسانهای به نجات مورتا بشتابید و در دل سیاهچالهها به جدال و زد و خورد با انواع و اقسام هیولا و نیروهای اهریمنی سرگرم شوید؟ اگر صادقانه بخواهیم پاسخ این سوال را بدهیم میشود: «بعد از اینکه برایش دوبلهی فارسی گذاشتند» اما از کجا معلوم که آن روز کی برسد و تا آن روز ما کجا باشیم و در آن روز بازی با چه قیمتی عرضه شود و هزار اما و شاید دیگر. نقد را ول نکنید برای نسیه و نگران هم نباشید، چون فرزندان مورتا بسیار تکرارپذیر است و وقتی دوبله فارسیاش آمد میتوانید یک دور دیگر بروید سراغش. در حال حاضر میتوانید این محصول را هم روی رایانه و هم روی کنسولها تجربه کنید و دیگر به خودتان بستگی دارد که کدام را انتخاب کنید (و به جیبتان).
خب، به پایان آمد این دفتر اما هرگز از بازی کردن دست نکشید، چه تعطیل بود و چه نبود، چه بهار و چه زمستان، چه برف و چه باران، حتی اگر از آسمان سنگ هم بارید (و برق وصل ماند و کار دیگری از دستتان بر نمیآمد) بیخیال نشده و بازی کنید؛ با گوشی، لپتاپ، رایانه، تبلت، کنسول، مرورگر، خودکار، سیبیل، نخ آویزان از جیب کنار شلوارکِ منزل، دکمههای دستگاه عابر بانک (نه این کار خوب نیست! بروید با دکمههای یخچال خودتان بازی کنید)، شیر سماور، نوارهای دور مبلمان، سوییچ ماشین یا کلید خانه، قوزک پا، قاب گوشی، گوشههای کارت عابر بانک، اسپری ضد عفونی کنندهی سطوح، ساعت مچی (هوشمند و غیر هوشمند)، کیف پول، یا هر چیز دیگری که خودتان صلاح میدانید، با رعایت ردهبندی سنی، بازی کنید. سعی داشته باشید در ۱۴۰۰ بیشتر از ۱۳۹۹ بازی کنید! موفق و پیروز باشید.